هشتاد و هشتمین و هشتاد و نهمین (88 و 89)جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم! - بهرام رحمانی
هشتاد و هشتمین جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم!
بهرام رحمانی
[email protected]
هشتاد و هشتمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم بهمشارکت در اعدامهای تابستان 1367، چهارشنبه 8 اردیبشهت 1401-28 آوریل 2022، در سالن 37 دادگاه بدوی استکهلم برگزار شد و دادستانها به صحبت درباره ادله اثباتی پرداختند.
دادستانی سوئد در ادامه روند محاکمه حمید نوری، امروز بعد از اعلام دفاعیه نهایی خود، برای او تقاضای حبس ابد کرد. دادستانی گفت حمید نوری مطابق بند یک اتهامی باید به اشد مجازات برسد. او همچنین برای ادامه دادرسی در بازداشت خواهد ماند. نوری به جنایت علیه بشریت و قتل متهم شده است.
تجمع مقابل سفارت سوئد در تهران در اعتراض به دادگاه حمید نوری و سخنرانی حسین اللهکرم
دیروز چهارشنبه، یعنی یک روز پیش از ارائه دفاعیه نهایی دادستانی سوئد درباره حمید نوری تجمع اعتراضی مقابل سفارت سوئد درباره محاکمه نوری برگزار شد و تجمعکنندگان شعارهایی از جمله «اروپا، اروپا عدالت قضایی»، «مرگ بر نوکر امپریالیسم» و «ای سفیر سوئد، خجالت خجالت» در این تجمع اعتراضی سر دادند.
حسین اللهکرم، از چهره های سابق گروه انصار حزبالله سخنران این تجمع اعتراضی از سفیر سوئد خواست تا با تجمعکنندگان به مناظره و گفتوگو بپردازد.
در هفتههای گذشته نیز رسانههای وابسته به حکومت اسلامی ایران بهصورت همزمان دادگاه نوری را تمسخر کردند که پیامک تبریک نوروزی حسن روحانی را که برای همه شهروندان ارسال میشود، بهعنوان یکی از مستندات دادگاه ذکر کردند.
اولین واکنش رسمی قوه قضاییه و مقامات حکومت اسلامی ایران به بازداشت حمید نوری عملا حدود یک سال و نیم بعد از بازداشت او بود. هر چند حدود یک ماه پس از بازداشت او سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس این اقدام را «توطئه» خواند.
حسن نوروزی، سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس، روز پنجم آذر 1398 در عین حال هویت او را تکذیب کرد و گفت: «ما چنین شخصی نداریم که سال 67 دادیار باشد و امروز او را دستگیر کرده باشند.»
27 دیماه 1400 قوه قضاییه گزارشی را درباره حمید نوری منتشر و اعلام کرد که او «کارمند ساده قوه قضاییه بوده که از سال 70 خود را بازنشست کرده و 30 سال است که شغل آزاد دارد.»
در این گزارش اعلام شده بود که نوری «برای حلوفصل اختلاف خانوادگی دخترخواندهاش به سوئد سفر کرده بود هنگام ورود به فرودگاه استکهلم ربوده و به زندان انفرادی برده شد.»
در همین حال کاظم غریبآبادی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، 22 اسفند 1400 گفت که دادستان سوئد «بدون انجام تحقیقات جامع، از دادگاه درخواست حکم دستگیری و بازداشت نوری را کرد و مبنای این درخواست صرفا اظهارات و خاطرات واهی» چند تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق بوده است.
او همزمان موضوع حبیب اسود و احمدرضا جلالی را پیش کشید که در ایران زندانی هستند. در این میان گمانهزنیهایی نیز درباره احتمال مبادله نوری با احمدرضا جلالی مطرح شده بود.
در تیر ماه 1399 نیز قوه قضاییه حکومت اسلامی ایران، همچنین اعلام کرد که استفان کوین گیلبرت و سیمون کاسپر براون دو تبعه سوئد را به اتهام همکاری با «یک شبکه بینالمللی قاچاق مواد مخدر» در دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی محاکمه کرده است.
گمانهزنیهایی نیز درباره احتمال مبادله این دو نفر با حمید نوری منتشر شد اما دادگاه حمید نوری ادامه یافت.
***
پس از برگزاری هشتاد و هشت جلسه، دادگاه حمید نوری به آخرین هفته خود رسیده است. دادگاه شش روز پایانی از 26 آوریل 2022 - 6 اردیبهشت 1401 تا 4 مه 2022- 14 اردیبهشت 1401 را به اظهارات دادستان، وکلای شاکیان و وکلای مدافع حمید نوری اختصاص داده است. هر یک از این سه طرف دعوی، اظهارات خود را در دو روز ارائه میکنند.
دادستانی که امروز کیفرخواست را توضیح داد، گفت حمید نوری باید حتی پس از پایان جلسات دادگاه هم در بازداشت بماند چون آزاد شدن او تولید مشکل میکند و خطرناک است. او جنایت علیه بشریت از نوع شدید(با توجه به تعداد قربانیان)، کشتار، شکنجه و زجر دادن روانی زندانیان را از جمله جرایم نوری دانست.
دادستان کریستینا لیندهوف کارلسون، بعد از اعلام دفاعیه نهایی خود برای حمید نوری تقاضای حبس ابد کرد. دادستانی گفت نوری مطابق بند یک اتهامی باید به اشد مجازات برسد. وی همچنین برای ادامه دادرسی در بازداشت خواهد ماند. نوری به جنایت علیه بشریت و قتل متهم است.
دادستانی سوئد پس از 88 جلسه دادگاه، امروز دفاعیه نهایی خود درباره اتهامهای حمید نوری(عباسی) را ارائه کرد.
حمید نوری 18 آبان 1398 - 9 نوامبر ۲۰۱۹ به ظن مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی مجاهد و چپ در دهه 1360 به محض ورود به فرودگاه استکهلم بازداشت شد. او به مشارکت در اعدام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در تابستان سال 1367 متهم است.
دادستان بخش جرایم بینالمللی سوئد کیفرخواست را در 5 مرداد 1400- 27 ژوئیه 2021 پس از یک تحقیقات مقدماتی 14 ماهه صادر کرد.
دادگاه از 19 مرداد 1400 - 10 اوت 2021 آغاز به کار کرده و اکنون بیش از هشت ماه و نیم از آغاز روند رسیدگی به این پرونده میگذرد.
اتهاماتی را که دادستانی در رابطه با زندانیان مجاهد به حمید نوری قابل اعمال دانسته است: ۱- جنایت جنگی و ۲- قتل عمد است. اما اتهامی را که دادستانی در رابطه با زندانیان چپ قابل اعمال دانسته تنها قتل عمد است.
حمید نوری در رابطه با کشتار زندانیان سیاسی به نقض قوانین بینالمللی(جنایت جنگی) متهم است. دادستانی سوئد اعلام کرد خلاصه تحقیقات خود را در چند بخش ارائه داد:
یک- اثبات اینکه اعدامهای سیاسی در تابستان 1367 در ایران رخ داده است
دو- تشخیص و تایید اسامی اعدامشدگان
سه- تایید هویت متهم: آیا حمید نوری همان فردی است که همه به او حمید عباسی میگویند
چهار- حمید نوری در اعدامها مشارکت داشته است
پنج -تحلیل حقوقی روند دادگاه
شش- مجازات پیشنهادی دادستانی
در این دادگاه در رابطه با پرونده مجاهدین 28 نفر شهادت دادند که 22 زندانی از جان بدر بردگان بودند و 6 تن از خانواده زندانیان جان باخته.
هفت زندانی مجاهد، یک زندانی مرتبط با سازمان فرقان و 18 زندانی چپ نیز بهعنوان شاهدان عینی در دادگاه شرکت کردند.
علاوه بر این کاوه موسوی و ربکا مونی نیز بهعنوان شاهدان مطلع به دادگاه احضار شدند.
دادگاه 9 تن را نیز بهعنوان شاهدان متخصص احضار کرد: جفری رابرتسون، اریک داوید، یان یارپه، شادی صدر، مارک کلامبری، اووه برینگ، سالی لانگوورت، دیوید کلفنذ و پیام اخوان.
دادستان در اولین روز دفاع پایانی در 26 آوریل 2022 - 6 اردیبهشت 1401 جمعبندی خود درباره «صحت وقوع اعدامها در تابستان 1367»، «کفایت ادله اثباتی برای احراز اعدام 110 زندانی مجاهد و 26 زندانی چپ» و «کفایت ادله اتباتی برای احراز هویت و شرکت حمید نوری در اعدامها» را به دادگاه ارائه داده بود.
حمید نوری منکر کلیت اتهاماتش است.
او میگوید اساسا اعدامهای تابستان سال 1367 جعلی و ساختگی است.
علاوه بر این وجود فتوای آیتالله خمینی در محارب دانستن مخالفان را منکر میشود.
حمید نوری همچنین مدعی است از میانه تابستان 67 (یعنی زمان جرم انتسابی) به دنبال تولد فرزندش برای چند ماه به مرخصی رفته است.
او همچنین گفته: «یک عباسی دیگر را میشناسد که در زندان گوهردشت کار میکرده است.»
حمید نوری همچنین میگوید اسامی کشتهشدگان قابل تایید نیست.
او میگوید برای او تله گذاشته شده است. اما دادستانی میپرسد که چه دلیل دارد که کسی مشخصا برای او «تله» بگذارد؟
اما دادستانی گفت حمید نوری «علاقهاش» را برای سرکوب مخالفان نشان داده است. او از سال 1361 برای کار در «دادگاه انقلاب« و «دادستانی» درخواست داده بود.
دادستانی همچنین بر این نکته تاکید کرد که فرمان آیتالله خمینی برای کشتار زندانیان سیاسی مجاهد که اغلب از آن بهعنوان فتوا یاد میشود، در هر صورت یک «فرمان الزامآور» بود و زمینه کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال 1367 بوده است. حمید نوری از اساس وجود یک فتوا در این خصوص را زیر سئوال برده بود.
به گفته دادستانی سوئد نخستین زندانیان که در برابر «هیات مرگ» قرار گرفتند نمیدانستند که این هیات اعدام است و مقامات زندان و مسئولان قضایی زندانیان را «فریب» دادند.
دادستانی همچنین با رد ادعای حمید نوری درباره اینکه شاهدان تبانی کردهاند گفت: «اختلافات شاهدان و شاکیان با هم نشان میدهد که آنها تبانی نکردهاند.»
نوری همچنین برخی تناقضات شاهدان که بین گفتههایشان در تحقیقات مقدماتی پلیس و دادگاه به چشم خورد را «جزئی» خواند.
او گفت انتشار عکس پیش از شناسایی حمید نوری از سوی شاهدان نیز اهمیت ندارد چرا که این عکسها «خنثی» بودهاند.
دادستانی تاکید کرد که میزانی که شاهدان میگویند از زیر چشمبند توانستهاند وقایع و همدیگر را ببینند نیز «عجیب» نیست.
وی با اشاره به گفتههای کارشناسان و روانشناسان تاکید کرد که انسان در مجموع پس از گذشت سالها بیشتر چهره را بهخاطر میسپارد تا جزئیات مانند لباس. این موضوع از جمله مواردی بود که وکلای حمید نوری بر آن دست گذاشته بودند.
دادستانی اخیرا با بازیابی اطلاعات موبایل حمید نوری اعلام کرد که او بسیاری از شماره تماسهای خود از جمله با محمد مقیسه(ناصریان) رdیس زندان اوین در زمان کشتار 1367 پاک کرده بود.
اظهارات امروز دادستانی درباره «کفایت ادله اثباتی برای انطباق افعال مجرمانه حمید نوری با اتهامات کیفرخواست» است.
بخشی از تلاش دادستانها در جلسه امروز اثبات حضور حمید نوری متهم پرونده در روزهای وقوع اعدامها در زندان گوهردشت بود.
دادستان بههمین منظور نخست در مورد شرایط زندان گوهردشت در دوران اعدامها توضیحاتی داد. وی زندان گوهردشت را در ایام اعدام ها به «کارخانه کشتاری» تشبیه کرد که کارکنان آن باید تمام وظایف خود را با سازمانبندی صحیح و به موقع و با سرعت بسیار زیاد و به نحو احسن به انجام میرساندند. هیچیک از کارکنان این زندان حق گرفتن مرخصی - حتی در شرایط ویژه و فوقالعاده شخصی - را نیز نداشتند. دادستان برای اثبات ادعای خود به شهادت رحیمی و اظهارات حسین فارسی در کتابش رجوع کرد. رحیمی با گوش خود شنیده که دو تن از کارکنان زندان در حال صحبت با هم بودهاند و یکی از آنها از عدم رضایت خود برای حضور در زندان و نداشتن امکان مرخصی صحبت کرده است.
قضاوت دادستانهای پرونده این است که طبق اسناد کتبی و شفاهی دادگاه، کارکنان زندان گوهردشت در دوران اعدامها بسیار روزهای شلوغ و پراسترسی داشتهاند و مسئولیت اصلی به اجرا گذاشتن دستور خمینی بهویژه بر دوش هیات مرگ، ناصریان، لشکریان و حمید نوری بوده است.
دادستان تاکید کرد که نکته مبهم این است که در رابطه با اعدامها باید متهم را فرد شماره دو در نظر گرفت یا فرد شماره سه زندان. وی گفت در دوران اعدامها ناصریان بهعنوان رییس زندان و حمید نوری بهعنوان معاون و جانشین او کار کردهاند...
دادستان در این قسمت به مصاحبهای با حسن گلزاری و ویدئویی از محمود رویایی نیز اشاره کرد. دادستان گفت رویایی از ناصریان و حمید نوری بهعنوان افرادی نام برده است که از صبح تا شب در جريان اعدامها در زندان گوهردشت بشدت فعال و مشغول بودهاند. نصرالله مرندی نیز در ویدئویی از ناصریان، لشکری و حمید نوری بهعنوان افراد فعال در اعدامها نام برده است.
دادستان از جو حاکم بر زندان گوهردشت در روزهای اعدام صحبت کرد و گفت: «موج اعدامها چالش بزرگی برای زندان و مقامات آن بوده بهطوری که گاهی حتی وقت کافی برای رسیدگی و اعدام زندانیان انتخاب شده برای اعدام نداشتند. هیات در روزهای اعدام تا دیروقت در زندان کار کرد. زندانیها - برخی حتی چندین بار - به راهروهای مرگ برده شدند.»
دادستان توضیح داد که کارکنان زندان در طول اولین موج اعدامها به بندها رفته و گروهها و نفرات خاصی را انتخاب کرده و با خود بردهاند. وی گفت در موج دوم روش کارکنان تغییر کرده و اینبار تمامی افراد را از بندها منتقل کرده و در مراحل بعد اعدامشدگان را از بین آنها انتخاب میکردند.
دادستان به موضوع وقوع اعدامهای اشتباه نیز پرداخت.وی گفت: «از طریق اظهارات شفاهی شاهدان و ادله کتبی پرونده ثابت شده که زندانیانی به اشتباه اعدام شدهاند و از سوی مقامات در پایان اعدامها از زنده ماندن برخی از زندانیان تعجب کرده اند.»
دادستان برای اثبات حرفش به کتاب ایرج مصداقی اشاره کرد که در آن به اعدام اشتباهی مسعود دلیری پرداخته است. مسعود دلیری، زندانی زخمی بوده که پیش از اعدام از بلندی سقوط کرده و فلج شده بود. او را با برانکارد و با همان وضع و پیش از آنکه حتی در مقابل هیات مرگ قرار بگیرد، به راهروی مرگ برده و اعدام کردند.
دادستانها معتقدند که ثابت کردهاند حمید نوری برای انجام کارهای مقدماتی قبل از شروع اعدامها در هفتم مرداد در زندان بوده است، برای مثال:
حسین فارسی او و ناصریان را دیده است.
سیامک نادری میگوید او را در حال بازرسی وسایل زندانیان دیده است.
عبدالرضا شهاب شکوهی متهم را در زمانی که تلویزیون را از بند خارج میکردند، دیده است.
در روز آغاز اعدامها یعنی هشتم و نهم مرداد نیز بسیاری او را دیدهاند. برای مثال:
مشاهدات نصرالله مرندی و روبهروشدن با حمید نوری در حالیکه بهدنبال رضا زند آمده بود.
حسین فارسی متهم را در راهروی مرگ دیده که در حال خواندن اسامی زندانیان اعدامی بوده است.
شهود دادگاه مانند رضا فلاحی، نصرالله مرندی، علی ذوالفقاری، اصغر مهدیزاده و محسن زادشیر علی ذوالفقاری، اصغر مهدی زاده و فریدون نجفی آریا، متهم را در حالتها و موقعیتهای متفاوتی در سوله و راهروی مرگ و بههمراه ناصریان دیدهاند.
سیامک نادری او را دیده که بهدنبال بهنام تبانی آمده است.
حسین فارسی شهادت داده که در جریان ضرب و شتم توسط ناصریان حمید نوری نیز حضور داشته است.
دادستان بههمین طریق مشاهدات تمامی شاهدان از برخورد مستقیمشان با حمید نوری در زندان گوهردشت را در دادگاه با ذکر اسامی آنها و یکبهیک و به تفصيل توضیح داد. این مشاهدات از روزهای پیش از آغاز اعدام اعضاء و هواداران سازمان مجاهدین خلق در موج اول، آغاز و تا پایان موج اول یعنی بیست و پنجم مرداد و حتی فراتر یعنی اعدام زندانیان چپگرا در موج دوم ادامه یافت.
دادستان در ادامه توضیحاتی در مورد نظریه اوه برینگ، یکی از کارشناسهایی که در دادگاه حاضر شده بود ارائه داد. نظریه او درباره نحوه بهکارگیری و اعمال قانون عرف بود. به گفته اوه برینگ، دادگاههای سوئد با وجود عدم اعمال این قانون چندین نفر را محکوم کردهاند.
دادستان همچنین موارد متعدد دیگری را در مورد قانون عرف از نظریه کارشناسهایی که در دادگاه حاضر شده بودند توضیح داد و به اختلاف نظر دو نفر از کارشناسهای دادگاه پرداخت.
دادستان سوئد، همچنین در جریان قرائت کیفرخواست اعلام کرد که حکومت ایران در انجام تحقیقات با دادستانی سوئد همکاری نکرده است. دادستان سوئد، دفاعیات حمید نوری را ادامه «خطمشی حکومت ایران» در انکار یا توجیه قتل هزاران زندانی سیاسی در سال 67 توصیف کرد و افزود که حمید نوری به سرکوب مخالفان حکومت اسلامی ایران علاقمند و از سال 1361 برای کار در دادگاه انقلاب و دادستانی داوطلب بوده است.
دادستان همچنین موارد متعدد دیگری را در مورد قانون عرف از نظریه کارشناسهایی که در دادگاه حاضر شده بودند توضیح داد و به اختلاف نظر دو نفر از کارشناسهای دادگاه پرداخت. وی در نهایت گفت که قانون 226 صدق میکند حتی اگر درگیری غیربینالمللی بوده و حمید نوری باید محکوم شود برای جنایت علیه بشریت در سال 1988 از نوع درجه یک:
«ما در مورد جرمهایی مانند شکنجه صحبت میکنیم. شکنجه فقط جسمی نیست، روحی هم هست که باعث زجر میشود. لازم هم نیست اثبات کنیم چون مسئولیت مجازات مشخص است و باعث زجر روحی شده. مثلا وقتی کسی را به جایی میبرند و نشان میدهند او و همبندیهایش قرار است اعدام شوند، همین باعث ترس شدید میشود و باید آن را شکنجه دانست. این جزو رفتارهای غیرانسانی است و بنابراین حمید نوری باید بابت جنایت علیه بشریت از نوع سنگین محکوم شود و همچنین بر طبق بند دو اتهامی هم باید محکوم شود و با توجه به بزرگی جرمهای صورت گرفته، فقط حبس ابد باید برای او صادر شود.»
این پرونده طبق اصل صلاحیت قضایی جهانی در سوئد گشوده شده است.
اصل صلاحیت قضایی جهانی به دادگاههای داخلی کشورها اجازه میدهد که بدون توجه به اینکه جرم در چه کشوری رخ داده و بدون در نظر گرفتن ملیت مظنون و قربانی، مظنون را در دادگاههای داخلی تحت پیگرد قرار بدهند.
تا کنون پنج پرونده مشابه پرونده نوری که شاکیان متعددی داشتهاند در دادگاههای سوئد مورد پیگرد قرار گرفتهاند. متهمان از کشورهای بالکان و روواندا بودهاند. در یک مورد متهم حکم 8 سال زندان گرفته است و از چهار موردی که متهمان حکم حبس ابد گرفتهاند یک مورد در دادگاه فرجام لغو شده است.
***
همچنین امروز پنجشنبه 28 آوریل 2022، دو سازمان حقوق بشری ایرانی و فرانسوی روز از افزایش صددرصدی اجرای حکم اعدام در ایران پس از تازهترین انتخابات ریاست جمهوری که ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری حکومت اسلامی ایران رسید خبر دادند.
سازمان حقوق بشر ایران و سازمان فرانسوی «با هم علیه مجازات اعدام»(ECPM) در گزارش سالانه خود از اعدام در ایران مربوط به سال 2021 میلادی که روز پنجشنبه هشتم اردیبهشتماه، منتشر شد این خبر را اعلام کردهاند.
در چهاردهمین گزارش سالانه از مجازات اعدام در ایران، با ابراز نگرانی شدید از افزایش استفاده از مجازات مرگ، از جمله به افزایش چشمگیر اعدامهای مربوط به مواد مخدر اشاره شده است.
آخرین انتخابات ریاست جمهوری در ایران روز 28 خرداد سال 1400 برگزار شد و ابراهیم رئیسی، رییس سابق قوه قضاییه، در انتخاباتی سرد و کمو شرکتکننده به مقام ریاست جمهوری رسید.
گزارش 120 صفحهای دو سازمان حقوق بشری حاکی از اعدام 333 تن در سال 2021 و افزایش 25 درصدی نسبت به سال قبل از آن است. این نشان میدهد که آمار اعدام پس از انتخابات ریاست جمهوری نسبت به نیمه اول سال، صددرصد افزایش یافته است.
همین آمار در سالهای 2020 و 2019، به ترتیب 267 نفر و 280 نفر بود.
بر اساس این گزارش، در این سال تنها 55 مورد از اعدامها(5/16 درصد) توسط منابع رسمی اعلام شدهاند. این در حالی است که در سالهای 2020، 2019 و 2018 به ترتیب، اعدام 91 نفر(34 درصد)، 84 نفر(30 درصد) و 93 نفر(34 درصد) از سوی منابع رسمی اعلام شده بود.
5/83 درصد از اعدامهای شمارش شده در گزارش 2021، یعنی 278 مورد اعدام، رسما اعلام نشده است.
این دو سازمان حقوق بشری اعلام کردهاند که دستکم 126 نفر(38 درصد) از کل اعدامشدگان با اتهام مرتبط با مواد مخدر اعدام شدهاند که این میزان افزایش چشمگیری نسبت به سال 2020 را نشان میدهد که آمار این نوع اعدامها 25 نفر(10 درصد) از کل بود.
این آمار افزایش پنج برابری را نسبت به میانگین اعدامهای مرتبط با این اتهام بین سالهای 2018 تا 2020 نشان میدهد.
گزارش این دو سازمان حقوق بشری حاکی است اعدام اقلیتهای اتنیکی(ملی) نیز در سال 2021 در ایران افزایش چشمگیری داشته؛ به طوری که ۲۱ درصد از اعدامشدگان در سال 2021 شهروندان بلوچ بودهاند.
در سال 2021، دستکم دو کودکمجرم و دستکم 17 زن در میان اعدامشدگان بودند. با وجود مخالفتهای بینالمللی، مقامهای حکومت اسلامی در سال 2021 نیز به اعدام کودکمجرمان ادامه دادهاند.
افزایش شمار اعدام در ایران در سال 2021 میلادی، در شرایطی بوده که مذاکرات حکومت اسلامی و قدرتهای جهانی برای احیای توافق اتمی موسوم به برجام، بدون توجه به بحران حقوق بشر در ایران، در جریان بوده است.
این دو سازمان حقوق بشری میگویند نه تنها تعداد اعدامها در سال مذاکرات سیاسی بین ایران و غرب بالا میرود، بلکه تغییرات قانونی سال 2017 که برای کاهش تعداد اعدامهای مرتبط با مواد مخدر انجام شده بود، در عمل به عقب بازگشته است.
رافائل شنوئیل-هازان، مدیر سازمان فرانسوی «با هم علیه مجازات اعدام»، نیز تاکید کرده است که «مسئله مجازات اعدام باید در صدر هر مذاکرهای میان غرب و ایران باشد.»
این دو سازمان حقوق بشری در نهایت خواستار توقف فوری اجرای مجازات مرگ در ایران شده و از جامعه بینالملل، بهویژه دفتر سازمان ملل متحد برای مواد مخدر و جرائم آن و دولتهای اروپایی که با ایران رابطه دیپلماتیک دارند، خواستهاند نقش فعالتری در ارتقاء مسئولیتپذیری و الغای مجازات مرگ در ایران ایفا کنند.
ابراهیم رئیسی در کشتار دستهجمعی زندانیان سیاسی در سال 1367، یکی از اعضای هیات مرگ بود اما او پس از رسیده به پست ریاست جمهوری ایران ادعا کرد از ابتدای مسئولیتش در دستگاه قضایی «مدافع حقوق بشر» بوده و «باید مورد تقدیر و تشویق» قرار بگیرد.
محکومیت نوری، شاید سرآغاز تحقیق درباره نقش دیگر مقامات حکومت اسلامی ایران، از جمله ابراهیم رئیسی، یکی از سه عضو کمیته معروف «هیات مرگ» در زمان قتلعام زندانیان سال 1367 خواهد بود.
دادگاه هنوز حکم نهایی حمید نوری را صادر نکرده است و در روزهای آینده دفاعیات نهایی خود را به دادگاه ارائه ارائه خواهد داد. جلسه امروز دادگاه به دفاعیه آخر دادستانی اختصاص داشت.
هشتاد و نهمین جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم!
بهرام رحمانی
[email protected]
هشتاد و نهمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم بهمشارکت در اعدامهای تابستان 1367، پنجشنبه 9 اردیبشهت 1401-29 آوریل 2022، در سالن 37 دادگاه بدوی استکهلم برگزار شد و دادستانها به ادامه صحبت درباره ادله اثباتی پرداختند.
در این جلسه داداگه حمید نوری، بن هسلبری و گیتا هدینگ وایبری، شاکیان و شاهدان دادگاه رسیدگی به پرونده حمید نوری، خواستار صدور حکم حبس ابد و پرداخت خسارت مالی به خانواده قربانیان شدند.
خانواده حمید نوری مانند همیشه در مقابل خبرنگاران و حاضران در دادگاه با چهرهای خندان ظاهر میشوند، اینبار و در جلسه ارائه کیفرخواست نهایی از سوی دادستانهای پرونده، عکسی از قاسم سلیمانی و علی خامنهای رهبر حکومت اسلامی در دست داشتند.
یک روز پس از آنکه دادستانی سوئد برای حمید نوری درخواست حبس ابد کرد، وکلای شاهدان و شاکیان نیز خواستار اشد مجازات برای و همچنین پرداخت غرامت و دیه شدند.
در جلسه روز گذشته، دادستان حمید نوری را فردی «خطرناک» خواند و گفت او پس از پایان جلسات دادگاه تا زمان اعلام حکم نباید موقتا آزاد شود. او بنابر دو اتهام انتسابی جنایت جنگی و قتل عمد، برای متهم درخواست حبس ابد و اشد مجازات کرد.
حمید نوری کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال 1367 را انکار میکند و آن را «ساختگی و جعلی» میداند.
بنابر کیفرخواست، دادستانی سوئد میگوید زندانیان سیاسی محبوس در گوهردشت، در دو مقطع اعدام شدند: در موج اول در(مردادماه 1367) اعضای سازمان مجاهدین خلق و در موج دوم(شهریورماه) هواداران سازمانهای چپ.
دادستان زندان همچنین گوهردشت را به «کارخانه کشتار» تشبیه کرد و گفت متهم(حمید نوری) با علاقه در این «کارخانه» کار میکرد و در کشتار زندانیان سیاسی نقش داشته است.
بن هسلبری و گیتا هدینگ وایبری دو تن از وکلای شاکیان و شاهدان امروز در دادگاه با توجه به آسیبهای روانی و جسمی برای موکلانشان خواستار پرداخت غرامت شدند.
وکلای شاهدان، هم بنابر قوانین بینالمللی خواستار پرداخت غرامت(خسارت معنوی ناشی از آسیبهای جسمی و روحی) شدند و هم بر مبنای قوانین داخلی ایران خواستار پرداخت «دیه» شدند.
دو وکیل دیگر شاهدان نیز در روزهای آینده آخرین اظهارات خود را بیان خواهند کرد.
بنکت هسلبری در آغاز توضیح داد که چگونه با اعمال رفتارهای غیرانسانی نسبت به موکلینش در دورههای متفاوت، از آنها سلب آزادی شده است. او گفت نوجوانی این افراد از آنها گرفته شده. آنها(نوری و همکارانش) زخمهای عمیقی در زندگی موکلین او ایجاد کردهاند؛ زخمهایی که بهبود نخواهند یافت. بسیاری از این افراد به اجبار به روانشناس مراجعه کرده اند و بسیاری همچنان از استرس و تراماهای آن دوران زجر میکشند.
بنکت هسلبری توضیح داد که موضوع فراموشی یا تشویش خاطرات در ذهن زندانیان باقی مانده از آن اعدام ها مسئلهای بسیار طبیعی است؛ واکنشی طبیعی که مرور زمان نیز آن را جدیتر میکند.
بنکت هسلبری گفت: براساس حکم «ان.جی.ای» صادره از دیوان عالی سوئد، تحقیقات مقدماتی بخشی از جلسات دادگاه نیستند. بنابراین نباید همه موضوعاتی که شاکیان یا شاهدان این پرونده در بازجوییهای اولیه گفته شدهاند کاملا با شهادتها یکی باشند.
وی گفت مسئله مهم اثبات هویت حمید نوری بهعنوان «حمید عباسی» است که همه شاهدین و موکلین ما این را تایید کردهاند.
بنکت هسلبری توضیح داد که افراد جان بدر برده از اعدامها با وجود تمام تفاوتها، در دو چیز اشتراك دارند:
*تراما و استرسهای ناشی از زجرها و شکنجهها و رفتارهای غیرانسانی.
*عذاب وجدان نسبت به رفقا و هم بندها و زندانیان اعدام شده.
بنکت هسلبری در مورد غرامت یا همان دیه توضیحات مبسوطی داد و اختلاف بین قوانین سوئد با قوانین اسلام مخصوصا با بخشهایی که براساس شریعت تنظیم شده را برشمرد.
وی ادامه داد: براساس قانون دادرسی سوئد از سال 1969 میتوان قوانین کشوری خارجی را نیز در صدور حکم در نظر گرفت.
وی گفت این موضوع چالشی مهم برای این دادگاه میشود. در این پرونده تطبیق قوانین دو کشور سوئد و ایران کاری سخت و احترام به قوانین ایران نیز مهم است. وی در مورد غرامت بازماندگان گفت که براساس قوانین ایران میزان دیه یا غرامت بازماندگان سالانه توسط بانک مرکزی ایران تعیین میشود و در این پرونده این میزان براساس نرخ اعلامی این بانک در سال 2021 برآورد شده است.
بنکت هسلبری در ارائه دفاعیه خود به چند مورد از شهادتهای موکلینش اشاره کرد. وی برای مثال گفت حمید نوری ادعا کرده که تنها در زندان اوین کار کرده، اما حسن گلزاری یکی از جان بدربردگان از اعدامها شهادت داده است که هرگز در اوین نبوده و تنها در زندان گوهردشت و زندان قزلحصار نگهداری شده. گلزاری شهادت داده که حمید نوری را در بیست و چهار و بیست و پنج مرداد حتی چندین بار بدون چشمبند در زندان گوهردشت دیده است. حسن گلزاری در مصاحبهای در سال 2017 -خیلی پیشتر از دستگیری نوری- گفته است که حمید نوری یکی از روسای زندان گوهردشت بوده است.
بنکت هسلبری در مورد تناقض در موضوع محل نگهداری و اعدام مجید ایوانی توضیحاتی داد. وی گفت هشت شاهد تایید میکنند که مجید ایوانی در زندان گوهردشت بوده است و در نهم مرداد 67 در همان زندان اعدام شده است. وی معتقد است گواهی فوتی که وکلای مدافع حمید نوری در مورد مجید ایوانی به دادگاه ارائه دادهاند، فاقد اعتبار است و واقعی نیست. این گواهی فوت از سوی مقامات ایران صادر شده است.
بنکت هسلبری سپس با اشاره به ادله کتبی گفت:
«وکیلان مدافع حمید نوری گفتند ویدا در اظهارات خودش در ایران تریبونال گفته است که مجید در اوین اعدام شده است و بنابراین نمیبایست در این کیفرخواست میآمده و باید باطل اعلام میشده است. ما در مورد این ماجرا از ویدا پرسیدیم و او گفت که هنگام وقوع این ماجرا(اعدامهای ۶۷) در سوئد بوده و مجید در ایران زندانی. وقتی او از ایران خارج شده مجید در زندان اوین بوده و او از طریقِ مادر خودش از مادر مجید درباره مجید خبر میگرفته است؛ با تماس تلفنی. این مادر ویدا بوده که به او گفته مجید در زندان اوین اعدام شده است اما او بعدا متوجه شده که این اطلاعات اشتباه بوده و از طریق همبندیهای مجید فهمیده که او در گوهردشت اعدام شده است.
توضیح بعدی بنکت هسلبری در مورد بیژن بازرگان بود که در سن بیست و سه سالگی در چهاردهم جولای 1982 دستگیر شده. به بیژن حکم ده سال زندان دادند. هسلبری تاکید کرد که یک شاکی و چهار شاهد تایید کردهاند که بیژن بازرگان در ایام اعدامها در زندان گوهردشت بوده است. در گواهی فوت او دليل مرگ نوشته نشده، اما تاریخ فوت پنجم شهریور ذکر شده است. وکیل توضیح داد که مدرک این قسمت در دادگاه حمید نوری در کتاب ایرج مصداقی هم آمده است.
بنکت هسلبری، وکیل مدافع تعدادی از شاکیان موضوع تلفنهای پاک شده توسط متهم در شب پیش از سفرش به سوئد را یکی از مهمترین مدارک این پرونده دانست. مدارک تلفنهای پاک شده توسط نوری در کیفرخواست دادستان به دو صورت کتبی و شفاهی آمده و به «کیفرخواست الحاقی» یا «پروتکل 16» معروف است.
هسلبری تاکید کرد: «تلفن حمید نوری معدن طلاست!»
بنکت هسلبری گفت نمیدانم تلفن او چرا سیم کارت ندارد. در لیست تلفنهای پاک شده توسط متهم به تلفن مقاماتی برمی خوریم که نقش مهمی در شکنجهها و اعدامها داشتهاند. تلفن شخصی نیری، ناصریان، محافظین آنها و البته رئیسی. حمید نوری ادعا کرده که منظور از رئیسی، ابراهیم رئیسی نیست. هسلبری از پیامکهایی گفت که حمید نوری به مبشری زده است. مبشری جانشین نیری در هیات مرگ بوده است.
وی پاک کردن شماره این افراد را تایید کرده است. او دلیل این کار را کنجکاویهای هیرش صادق ایوبی، دامادخوانده خود عنوان کرده است.
بنکت هسلبری در این بخش با به چالش کشیدن دلیل متهم برای پاک کردن برخی تلفنهای حساس در گوشی تلفنش گفت: «متهم میتوانست به جای رفتن نزد هیرش، دامادخوانده کنجکاوش به منزل دخترخواندهاش که از هیرش جدا شده بود، برود. چرا نرفت؟ متهم میتوانست تلفن یا سیستم یا سیم کارتش تلفنش را عوض کند. متهم ترجیح میدهد که به جای همه این کارها، تنها شمارهها را پاک کند.»
بنکت هسلبری در ادامه توضیح موضوع تلفن دستی نوری دو سوال مهم را مطرح کرد: نخست اینکه اصولا چرا هیرش به افراد علاقمند بوده است؟ و دوم اینکه چرا حمید نوری مایل است تا تنها این آدمهای خاص را حفاظت کند، نه دیگران را؟ این وکیل در ادامه گفت: «این رفتاری واقعا عجیب است. این ثابت میکند که حمید نوری به اتفاقات 67 ارتباط دارد.»
بنکت هسلبری گفت شاهدان و موکلین او نه از روی منفعت مالی و نه از روی تنفر در این دادگاه شرکت کردهاند. وی گفت داستان مواجهه متهم با شخصی بهنام «حمید عباسی» در زندان گوهردشت یک داستان کاملا ساختگی و غیرقابل باور است. وی گفت حمید نوری درباره تاریخ مرخصی ادعایی خود و عدم حضور در زندان در دوران اعدامها ضد و نقض صحبت کرده است. حمید نوری پیشتر در دفاعیات خود ترجمه غلط از بازجوییهایش را دليل این تناقضات عنوان کرده است.
بنکت هسلبری اعلام کرد که با در نظر گرفتن گفتههای حمید خلاق دوست در مجموع سی و سه نفر علیه متهم دادگاه شهادت دادهاند. از بین این تعداد یازده نفر قسم خوردهاند که حمید نوری در راهروی مرگ بسیار فعال بوده است.
بنکت هسلبری از طرف موکلینش خواست تا با توجه بهتمام ادله کتبی و شفاهی و تمامی مندرجات پرونده، حمید نوری بهخاطر اعمال مجرمانهاش توسط دادگاه سوئد محکوم شود.
گیتا هدینگ واربری، دومین وکیل مدافع شاکیان پرونده بود که در این جلسه به نمایندگی از موکلینش دفاعیه نهایی خود را به دادگاه ارائه داد. این وکیل نخست به موضوع هشدار وزارت خارجه سوئد در روز گذشته نسبت به سفر شهروندانش به ایران اشاره و آن را دلیلی بر تایید شرایط سخت در ایران و نقض حقوق بشر در آن توصیف کرد.
گیتا هدینگ واربری نیز مانند هسلبری برای ارائه دفاعیه خود به توضیح شهادتهای چند موکل خود پرداخت. از جمله، نصرالله مرندی که در 21 سالگی به جرم هواداری از سازمان مجاهدین دستگیر شد. وی گفت: «15 سال حبس برایش بریدند. کپی مدارکش در پرونده است. او از 61 تا 70 زندان بود. 65 تا 67 در زندان گوهردشت بوده است. در دوران اعدامها سه بار به راهروی مرگ رفته است. پانزدهم- بیست و دوم و بیست و پنجم مرداد در مقابل هیات مرگ از جمله نیری قرار گرفت. وی خیلیها را دیده که دیگر بازنگشتهاند. وی شاهد خواندن اسامی توسط حمید نوری بوده است. وی شاهد انتقال زندانیان برای اعدام توسط او بوده است. آنها هرگز بازنگشتند. نصرالله مرندی هویت حمید نوری را بعنوان حمید عباسی کاملا تایید می کند.»
گیتا هدینگ واربری گفت: «حسین فارسی یکی از موکلین من است که در اردوگاه اشرف در آلبانی بوده است. او در هجده سالگی دستگیر شده است. او هوادار مجاهدین بود. چهار سال زندان بوده ، آزاد و بلافاصله مجددا دستگیر می شود. نه سال حبس تعزیری میگیرد و در سال 72 آزاد میشود. او یکسال - از بهمن 66 تا بهمن 67 - در زندان گوهردشت بوده است. وی چهار بار به راهروی مرگ منتقل شد و دو بار در مقابل هیات مرگ قرار گرفت. او کتابی نیز نوشته که در میان ادله کتبی دادگاه قرار دارد. در خاطرات خود نوشته که در هشتم، بیستم و بیست و یکم مرداد به راهروی مرگ منتقل شده است. وی در تمام این دفعات یا حمید نوری را شخصا دیده یا صدای او را شنیده است. وی دیده که ناصریان اسامی زندانیان را اعلام و حمید نوری و فرج آنها را کنترل میکنند. وی شاهد انتقال زندانیان برای اعدام توسط حمید نوری بهسمت حسینیه بوده است. وی از عباسی شنیده که امروز عاشورای مجاهدین است.»
درباره موکلینش که در واقع فامیلهای اعدامشدگان هستند نیز مورد جعفر میرمحمدی برنجستانکی برادر عقیل را برای دادگاه توضیح داد. وی گفت که جعفر خود تحت تعقیب بوده و قادر به رفتن به زندان اوین نبود و از ایران خارج شد. وی شهادت داده که براساس گفتههای پدرش، جعفر را در بهار 67 به گوهردشت منتقل میکنند و اجازه ملاقات به پدرش نیز نمیدهند. خانواده وسایل عقیل را بعدا تحویل گرفتند. به عقیل گفتند که پسرت منافق بوده و ما بهخاطر فتوای خمینی او را اعدام کردیم. این وکیل توضیح داد که حسین فارسی و مجید اتابکی هر دو با عقيل در یک زندان بودند و همزمان با او به گوهردشت منتقل شدند. آنها قبلا به جعفر گفته بودند که هر سه آنها را در زندان بهشدت کتک زدهاند. مجید اتابکی نیز فکر میکند عقیل را پانزدهم یا هجدهم مرداد برای اعدام بردهاند.
گیتاهدینگ واربری درباره دلایل برخی تفاوتها در روایتهای شاهدان گفت:
*تاریخ اتفاقات سی سال پیش بوده و نقش حافظه در این میان مهم است.
*بازجویی هایی که غالبا یکبارانجام شده، به شاهدان داده نشده و مورد تاییدشان نیز قرار نگرفته.
*اشتباهات صورت گرفته در ترجمهها.
*چیزهایی که گفته شده، اما ترجمه نشده.
*تفاوتهای فرهنگی ایران و سوئد.
گیتا هدینگ واربری، وکیل تعدادی از شاکیان یا خانوادههایشان در بخشی از دفاعیه خود گفت: «زجری که بازماندگان کشیده اند و اضطراب آنها در راهروی مرگ به هیچ عنوان قابل توصیف نیست.»
گیتا هدینگ واربری درباره متهم گفت برای ما(وکلای مدافع شاکیان) ثابت شده کارهایی که متهم پرونده انجام داده، مجرمانه بوده است. وی علیه حقوق بشر عمل کرده.
این وکیل گفت: «گاهی گوش کردن و هضم این شهادتها برایمان مشکل بود و نمیدانستیم چگونه این کار را بکنیم.»
وی از دادگاه سوئد صدور حکم محکومیت حمید نوری، متهم پرونده را تقاضا کرد.
با آغاز جلسه در نوبت بعدازظهر، وکیل مشاور، یوران یالمارشون، به بیان توضیحات خود درباره پرونده پرداخت. وی در گفتوگویی با قاضی ساندر گفت که یک دستیار فنی به او کمک خواهد کرد. یالمارشون گفت به محض پایان دفاعیهاش آن را برای دادگاه ایمیل خواهد کرد. او سپس نحوه ارائه خود را توضیح داد و گفت که به خطمشی وکیلان مدافع حمید نوری هم خواهد پرداخت. او در ادامه گفت:
«من کمی هم درباره کسانی صحبت خواهم کرد که اول بهعنوان شاکی به دادگاه معرفی شدند و بعد نقششان به شاهد تغییر پیدا کرد.»
این وکیل مشاور گفت که در لایحهاش درباره نقش حمید نوری در اعدامها هم صحبت خواهد کرد. یالمارشون در ابتدا -چنانکه وعده کرده بود- درباره حافظه و نقش آن در شهادت شاهدان صحبت کرد و گفت:
«... خطمشی وکیلان مدافع که میدانم از لحاظ قانونی و حقوقی اعتراض دارند که حرفها تناقض دارد … دومیاش این است که گفتیم شرایط اساسی و عاملهایی که روی شاهدها تأثیر گذاشته و آنچه پشت پرده است که اظهاراتشان اینگونه شده، چیست؟ باورپذیر بودن و قابل اعتماد بودن اظهارات را هم بررسی میکنیم و سپس درباره موکلانم صحبت میکنم ...»
وکیل مشاور، یوران یالمارشون، در ادامه اظهاراتش گفت:
«این پرونده شرایط ویژهای دارد. زنده پخش میشود و کتابهای زیادی هم درباره زمان و نحوه وقوع ماجراهای آن نوشته شده است؛ کشتار و قتل عام(دستهجمعی). حمید نوری در این پرونده یک شخص آشناست و همه او را میشناسند؛ هم از اوین و هم از گوهردشت. او را به راحتی میتوانند شناسایی کنند … این افراد زجر کشیدهاند از اضطراب از مرگ. بحث غرامت مطرح شد اینجا. … حالا برویم سراغ اینکه این پرونده چه نوع پروندهای است. برویم سراغ موارد مشابه. یک مورد میتواند پرونده پالمه باشد که استناد میکند به گزارش «برلین» (اسم است) و میگوید بسیار محتاط باشیم وقتی که میخواهیم یک شخص را شناسایی بکنیم، بهخصوص اگر آن فرد را نمیشناسند.از قبل) این یک پرونده آشنا برای سوئدیهاست و برمیگردد به لیزبت پالمه، همسر اولاف پالمه که فردی را بهعنوان ضارب شناسایی کرده بود با وجود اینکه مدت زیادی از زمان تیراندازی نگذشته بود. اما افرادی که ما اینجا داریم، یک لحظه کوتاه فرد متهم را ندیدهاند بلکه سالها با هم زندگی کردهاند و به همین دلیل مشکلی که آنجا بروز کرده، اینجا نمیتواند وجود داشته باشد...»
یالمارشون سپس تفاوتهای شناسایی افراد متهم را در مقایسه پرونده حمید نوری و پرونده جنایت روستایی در کوزوو توضیح داد و گفت در کیس کوزوو شاهدان تنها مدت کوتاهی متهم را دیده بودند و ناشناس بوده و عفو بینالملل و دیگر سازمانهای حقوق بشری عکس متهم را به شاهدان نشان دادند. یوران یالمارشون توضیح داد که کیس کوزوو خیلی متفاوت است با کیس حمید نوری چون شاهدان بارها او را دیدهاند و فرد ناشناسی نبوده و اشاره کرد مورد کوزوو تنها موردی است که به این دلیل خاص متهم تبرئه شده است.
در مورد پرونده ماجرای کوزوو، وکیل مشاور همچنین توضیح داد که فرد معرفی شده بهعنوان متهم به این دلیل تبرئه شده است که عکس او میان روستاییان پخش شده بوده، در حالی که او مدت کوتاهی در این محل بوده، افراد او را نمیشناختهاند و صورتش هم نقاشی شده بوده.
یوران یالمارشون گفت که این مورد از اساس با ماجرای حمید عباسی(حمید نوری) متفاوت است چون زندانیان از قبل او را میشناختهاند و حتی نامش در برخی اسناد از جمله کتاب ایرج مصداقی از مدتها پیش از دستگیر شدن و بازداشتش در سوئد ذکر شده بوده. او مقایسه این دو وضعیت و این دو پرونده را غلط و نادرست دانست.
یوران یالمارشون در ادامه به رابطه حافظه و شهادت بر اساس صحبتهای کارشناسی که قبلا در دادگاه شهادت داده است پرداخت و گفت بر اساس نظر این کارشناس، گاهی تروما باعث میشود به جای فراموشی یک حادثه، آن حادثه بیشتر در ذهن ماندگار شود.
یالمارشون همچنین از شیوه دفاع وکیلان نوری انتقاد کرد و گفت آنها سعی کردند همه چیز را زیر سوال ببرند:
«حتی یک کاما را هم زیر سوال بردند و به جزییات غیر مهم گیر دادند.»
این وکیل مشاور همچنین توضیحاتی درباره تناقضهای موجود در صحبتهای شاهدان در بازجویی پلیس و در دادگاه داد.
یوران یالمارشون توضیح مبسوطی در مورد صحت شهادت شاکیان و مدارک و اسنادی که علیه حمید نوری وجود دارد، داد و گفت بر اساس مدارک، شکی نیست نوری همان فرد متهم است.
نوری در همین حین محکم با مشت به سرش زد و با افسوس سرش را تکان داد. بعد دوباره دو دستی بر سر خود کوبید.
یوران یالمارشون، وکیل سارا روزدار، خواهر عادل روزدار، از اعدامشدگان سال 67 است و گفت خواهر او نامهای به پلیس ارائه داده که نشان میدهد بردارش در گوهردشت زندانی بود. او گفت علاوه بر این مهدی اصلانی و امیرهوشنگ اطیابی هم عادل روزدار را میشناختهاند.
یوران یالمارشون همچنین گفت ایرج مصداقی بعد از 10 سال از زندان آزاد شده و مطالبی را که در مورد اعدامها نوشته توسط دادستانها هم بررسی و تایید شدهاند. همچنین گفت بحثی نمانده که حمید نوری همان «حمید عباسی» است و مصداقی از رفتارها و کارهای نوری جزئیات زیادی بیان کرده است.
یوران یالمارشون در ادامه اظهاراتش به موارد تاثیرگذار بر شهادت شاهدان و نتیجهگیری از شهادتها اشاره کرد و گفت:
«... مسلما بسیاری از شاکیان و شاهدان مبتلا به سندروم استرس پس از بحران شدهاند و فراموش کردن برایشان بسیار سخت است. این پرونده ما که حمید نوری در آن چندین بار در طی سالهای مختلف دیده شده، مسلما فراموش کردنش سختتر است. قسمتهای مرکزی و محوریای هست که من میخواهم مطرح کنم در مورد باور کردن و قابل اعتماد بودن اظهارات. باید نگاه کرد که وقتی این افراد تعریف میکنند، آیا حرفها واقعا حرفها و تجربیات شخصی هستند و از صمیم قلب بیرن میشوند؟ همه این افراد که آمدند و اینجا صحبت کردند، همگی از صمیم قلب داشتند میگفتند. درباره شخص حمید نوری، وظایف کاری او، اعمالش در طی اعدامها، کارهایش در راهروی مرگ و غیره. وقتی آنها او را در سالن دادگاه نشان میدادند، درباره کسی صحبت میکردند که در زندان گوهردشت کار میکرده و در این زندان دادیار بوده است. آنها مخصوصا او را از دوران اعدامها میشناختهاند. یکعده فقط گفتند که او را در دوران اعدامها دیدهاند و گفتههایشان را محدود کردند به این دوران. خیلی هم دقیق گفتند که کدام موارد دیدههای خودشان است و کدام موارد را شنیدهاند و نقل قول میکنند.»
یوران یالمارشون، وکیل مشاور شماری از شاکیان در ادامه اظهاراتش در دادگاه حمید نوری گفت:
«به تمام افراد یادآوری شد خیلی دقیق باشند تا مشخص شود چه چیزی را دیدهاند و چه چیزی را شنیدهاند. به این واسطه آنچه شاهدان گفتند کاملا دقیق و قابل باور است و هیچ چیز عجیب و غریبی نگفتند. یک چیزی هم میخواهم بگویم. بعد از ارائه کیفرخواست از سوی دادستانها در روز اول، ایرج مصداقی آمد پیش من و گفت که در یک موردی اشتباه شده و بعد در صبح روز دوم دادستانها آن را تصحیح کردند. این چیزی بود که به نفع حمید نوری هم شد؛ آنجا که ادعا شده بود ایرج مصداقی بوده در حالی که ایرج مصداقی در آنجا نبوده است. دیگر اینکه افراد بدون اغراق درباره لحظات حساس و تعیینکننده صحبت کردند در حالی که اگر قصد داشتند حمید نوری را بیگناه محکوم کنند، قاعدتا باید در حرفهایشان اغراق میکردند و خیلی بیشتر از اینها میگفتند. الان اظهارات این افراد خیلی شبیه به هم است. مثلا محمود رویایی و ایرج مصداقی، خاطرهشان از یک روز خاص با هم فرق میکند؛ یعنی روزی که جلسه هیات مرگ برگزار شده است. این یک چیز میگوید و آن یک چیز دیگر در حالی که اگر قرار بود با هم کنار آمده باشند هر دو باید به یک روز اشاره میکردند. بعد هم میخواهم بگویم که اگر شاکی یا شاهد صحبت کردی که یادش نمیآمده و بعد معلوم شده بخشی از حرفهای او درست نبوده یا تناقض داشته، این به آن معنا نیست که تمام حرف او درست و باور کردنی نیست. یعنی نمیشود گفت بقیه حرفهای او باور کردنی نیست چون یک جایی از حرفهای او اشتباه بوده است. و در پایان این قسمت باید بگویم همین دوشنبه پیش بود که نظر دکتر(پیام اخوان) را گرفتیم و یادتان هست که وی دادستان ایران تریبونال بوده؟ وی به ما گفت 90 نفری که از آنان بازپرسی شده بوده، همگی حرفهایشان باورپذیر و قابل اعتماد بوده و حقیقت را میگفتهاند. این حرفهای او بود و استنتاج من، قبل از اینکه برویم سراغ موکلان من این است: ادعاهای احتمالی برای از بین بردن اعتبار شهادت شاهدان بیخود است و مبنایی ندارد. دادستانها کاملا مطمئن هستند و تضمین کردهاند که تحقیقات مطابق قانون انجام شده است. مدارک اثباتی هم درست ثبت شدهاند. درباره حمید عباسی و نقش او هم تا پیش از برگزار شدن این دادگاه کلی مقاله و مطلب نوشته شده است.»
یوران یالمارشون سپس با ارائه توضیحاتی به مورد عادل روزدار در ارتباط با موکلش سارا روزدار پرداخت و گفت:
«عادل روزدار خلاف عرف و مقررات بینالمللی اعدام شده است. دادستانها تضمین کردند و نتیجه تحقیقات ما هم همین را نشان میدهد که عادل روزدار در همین دوره زمانی در زندان گوهردشت اعدام شده است. او احتمالا روز 28 آگوست اعدام شده است. یک حکم شش ساله به او داده بودند و او هوادار حزب توده بوده است. نکته جالب این است که سارا روزدار نامه و عکسهایی به پلیس سوئد تحویل داده که نشان میدهند و کاملا تأیید میکنند که عادل روزدار در زندان گوهردشت زندانی بوده است. عادل از جمله نوشته است که بر سر عقیده و موضع ایدئولوژیک خودش هست و ما الان میدانیم چه بر سر کسانی آمده که بر سر موضع خود ایستادگی کردهاند. آخرین نامه عادل درست قبل از اعدامهای جمعی بوده و چند نفر هم وجود دارند که تایید کردهاند عادل در بازه زمانی مورد نظر در گوهردشت بوده؛ از جمله مهدی اصلانی...»
یوران یالمارشون در ادامه اظهارات خود به شاهدانی اشاره کرد که عادل روزدار را در زندان گوهردشت دیدهاند و تأکید کرد که در مورد تأیید اعدام او با دادستانها همسو و همنظر است. او سپس گفت:
«در مورد غرامت هم باید بگویم که نمیخواهم صحبتها در مورد این موضوع را تکرار کنم.»
یوران یالمارشون در فراز بعدی ادامه داد:
«برویم سراغ ۱۱ جان به در بردهای که من وکیلشان هستم و برایتان از آنها بگویم. با ایرج مصداقی شروع میکنم و با محمود رویایی تمام. ایرج مصداقی پس از ۱۰ سال حبس از زندان آزاد شد. حکم او هم ۱۰ سال حبس بوده. با حرفهای ایرج ثابت شده است که اعدامها در بازه زمانی مورد نظر دادستانها اتفاق افتاده است. حرفهای ایرج در دادگاه بعضا در تمام کتابهایی که نوشته، آمده است. این هم اثبات شده است که حمید عباسی همان حمید نوری است و تردیدی در آن نیست. ایرج، حمید عباسی را چنین توصیف کرده که از پاسدار تبدیل شده است به دادیار. اینکه نوری چهقدر شدت عمل داشته و بیرحم بوده از سوی ایرج مطرح شده. اینکه او در راهروی مرگ بوده و مدام در حال رفتن به اتاق هیات مرگ … برو بیا، برو بیا…. حمید نوری با کارهایی که کرده، مشارکت داشته در اعدامهای گوهردشت و همانطور که قبلا هم گفته شد، یا معاون دادیار یا مسئولی زیر دست ناصریان. مشخص شده که حمید نوری نقش بارزی در اعدامها داشته است. ایرج مصداقی میگوید که لشکری اول انتخاب میکرده و بعد ناصریان و نوری آنها(زندانیان) را برای اعدام ردهبندی میکردهاند. خود ایرج را چهار بار نزد هیات مرگ بردهاند. او واضح تعریف کرد که چه شد و چه نشد… حمید نوری اسم زندانیان را میخوانده که قرار بوده است به محل اعدام برده شوند. او میگفته ببریدشان به بند و ما حالا میدانیم ببریدشان به بند یعنی چه ...»
با پایان این بخش از صحبتهای وکیل مشاور، یوران یالمارشون، قاضی به -به او پیشنهاد داد که 15 دقیقه تنفس اعلام کند اما یالمارشون گفت ترجیح میدهد کمی بیشتر ادامه بدهد و تنفس کمی دیرتر اعلام شود. او سپس به اظهارات مهدی برجسته گرمرودی پرداخت و بخشهای مهم در شهادت او را برجسته و پررنگ کرد. با پایان صحبتهای یوران یالمارشون درباره شهادت مهدی برجسته گرمرودی و موارد مواجهه او با حمید نوری در دوران زندان، دادگاه با اعلام قاضی توماس ساندر وارد تنفس 15 دقیقهای شد.
پس از پایان زمان تنفس، وکیل مشاور یوران یالمارشون به شهادت همایون کاویانی پرداخت و گفت که او در زمان دستگیری تنها 17 سال داشته است. یالمارشون با ذکر برخی جزییات شهادت همایون کاویانی، موارد برخورد او با حمید نوری را شرح داد و گفت همایون کاملا مطمئن بوده است حمید نوری هم وقتی او به سالن دادگاه آمده، او را شناخته است...
این وکیل مشاور موارد مهم در ارتباط با حمید نوری را در شهادت سیامک نادری به هیات رییسه دادگاه ارائه داد.
شاهد بعدی که وکیل مشاور، یوران یالمارشون اعلام کرد موکل اوست و نکات مهم شهادتش را ارائه کرد، محسن اسحاقی بود. مهدی و منوچهر اسحاقی، برادران محسن هم زندانی بودهاند و از شاکیان این پروندهاند. آنها داییشان اعدام شده است.
یوران یالمارشون سپس به شهادت موکل دیگرش، مسعود اشرف سمنانی پرداخت و او را اولین نفری معرفی کرد که در این تحقیقات از او بازپرسی شده است. این وکیل مشاور، سال دستگیری و آزاد شدن اشرف سمنانی را گفت و در ادامه اظهاراتش، موارد برخورد او با حمید نوری را برجسته کرد و گفت او چندین بار حمید نوری را حتی بدون چشمبند دیده است و دو بار هم در برابر هیأت مرگ قرار گرفته است که همین باعث شده به سندروم استرس پس از فاجعه مبتلا شود. او گفت برادر همسر اشرف سمنانی هم اعدام شده است.
یوران یالمارشون در ادامه درباره اینکه چرا نام حمید عباسی از سوی مسعود اشرف سمنانی در تریبونال ایران مطرح نشده، فشار و استرس را یک دلیل دانست و اشاره به جایگاه ناصریان را دلیل دیگر:
«ناصریان در جایگاه اول قرار گرفته و عباسی زیر سایه او رفته است.»
یالمارشون در ادامه صحبتهایِ خود به شهادت احمد ابراهیمی پرداخت و صحبتهایی که او درباره حمید نوری کرده بود را برجسته کرد.
به گفته یوران یالمارشون، وکیل مشاور، احمد ابراهیمی کسی است که گفت شنیده و دیده در دوران اعدامها به پاسدارها مرخصی نمیدادهاند. او اینطور ادامه داد:
«این را بگذارید کنار ادعای حمید نوری که میگوید چهار ماه در مرخصی بوده است.»
شاهد بعدی که یالمارشون به شهادتش پرداخت، فریدون نجفی آریا بود:
«او هم در شهادتش به نقش حمید نوری اشاره کرده و گفته که بدون چشمبند او را در نمایشگاه کتاب دیده است. او گفته عباسی(نوری) بیشتر با ناصریان و لشکری بوده و جزییات دیگری هم ارائه کرده است.»
رضا فلاحی شاهد بعدیست که یوران یالمارشون درباره شهادتش صحبت کرد و جزییات شهادت او را بهخصوص در ارتباط با حمید نوری برجسته کرد.
نفر بعدی مورد نظر یوران یالمارشون اکبر صمدی است که در 14 سالگی دستگیر و به 10 سال زندان محکوم شده است. به گفته این وکیل مشاور، حرفهای اکبر صمدی تایید کننده این موضوع است که حمید نوری به شکلی گسترده در اعدام زندانیان سیاسی نقش داشته است:
«من هیچوقت روایت اکبر را فراموش نمیکنم... او از ایستادن در صف اعدام گفت و اینکه با مورس انگشتی و زدن روی شانه نفر جلویی قصد داشته با او خداحافظی کند. یا وقتی همنوا با دوستش با احساس سرود میخواند...»
یوران یالمارشون سپس به شهادت محمود رویایی پرداخت و گفت که او هم مثل ایرج مصداقی چندین کتاب نوشته که در مدارک دادگاه به آنها استناد شده است. یالمارشون اطلاعاتی درباره کتابهای رویایی ارائه کرد و گفت که او در یک سخنرانی(سالها پیش از این دادگاه و دستگیری نوری) نام حمید نوری را آورده است و همینطور در یکی از کتابهایش بارها نام عباسی را تکرار کرده است.
یوران یالمارشون سپس به پنج نفری پرداخت که ابتدا شاکی بودهاند و بعد نقششان به شاهد تغییر یافته است. او این بخش از لایحه خود را با منوچهر اسحاقی آغاز کرد که از همه زندانیان و شاهدان دادگاه جوانتر بوده. او را مجبور کرده بودند که به تماشای اعدامهادر زندان اوین بنشیند… او تماسهای متعدد و مکرری با حمید عباسی(حمید نوری) داشته است و اعتقاد راسخ دارد که فرد بازداشت شده در اینجا با نام نوری، همان عباسی است. حمید نوری به منوچهر اسحاقی مجوز داده است(در زندان اوین) که برود برای مسابقات فوتبال. او گفت همان نقشی که عباسی در اوین داشته را در زندان گوهردشت هم داشته است.
یوران یالمارشون سپس درباره حسین ملکی صحبت کرد و به برخی جزییات شهادت او اشاره کرد. او گفت که بازجویی از حسین در سال 2019 انجام شده و وی خاطرات منحصر به فردی از برخورد با حمید نوری داشته است.
یالمارشون سپس به مهدی اصلانی تبریزیپور اشاره کرد و شهادت وی را مرور کرد. رحمت علی کریمی شاهد بعدی بود که این وکیل مشاور درباره شهادتش صحبت کرد. آخرین نفری که یوران یالمارشون از او به عنوان شاکیای که نقشش به شاهد تغییر یافته است نام برد، حمید اشتری بود:
«او هم چندین مرتبه با حمید نوری قبل، در حین و بعد از اعدامها برخورد داشته است.»
یوران یالمارشون سپس به شهادت رحمان درکشیده پرداخت و گفت که او با حمید نوری در تهران همسایه بوده است. او از عباسی به عنوان دادستان در زندان گوهردشت یاد کرده است. یالمارشون سپس به شهادت برخی دیگر از شاهدان پرداخت و جزییات مورد نظرش در این شهادتها را با دادگاه در میان گذاشت.
وی در پایان جمعبندی این بخش از صحبتهایش را چنین بیان کرد که حمید نوری همان عباسی است، او در زندان گوهردشت کار میکرده و در اعدام زندانیان در این زندان نقش داشته است:
«من 11 موکل دارم و تنها بر اساس حرفهای این 11 نفر قابل اثبات است که جرم اتفاق افتاده و قابل پیگیریست.»
یوران یالمارشون سپس به قانون جرایم، ماده 23، بند چهار استناد کرد و گفت:
«طبیعیست که ما حمید نوری را مجرم میدانیم. اختیار سازمانی و سمت او را باید در نظر گرفت. فعالیتها و کارهایی که کرده و واکنشهایی که نشان داده … یک برنامه مشترک ارتکاب جرم وجود دارد که حمید نوری در آن مشارکت داشته است. نتیجهگیری من با توجه به این حرفها همان است که دادستانها به آن رسیدهاند:
«حمید نوری در درجه اول باید مجرم شناخته شود و بعد هم همان مجازات که خواسته شده برایش صادر شود.»
یالمارشون در ادامه گفت:
«فرقی نمیکند درگیری و نزاع نظامی پیش آمده میان سازمان مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی بینالمللی تلقی شود یا غیر بینالمللی. موضوع این است که باید از زندانیان در سال 1988-1367 حفاظت میشده است. این امر فارغ از ماهیت نزاع رخ داده است و همه کارشناسان ما هم متفقالقول همین نظر را داشتند. تنها نظر اوه برینگ در این مورد کمی متفاوت بود.»
یوران یالمارشون در بخش پایانی صحبتهایش گفت:
«وقت آن است که یک جمعبندی از این 90 روزمان ارائه کنم. ما جان به در بردگانی داشتیم که معجزهآسا جان به در بردند. 13 شاکی داریم که اقوامشان اعدام شدهاند و 13 کارشناس هم بهعنوان متخصص اینجا شهادت دادند. اینجا از شکنجهها شنیدیم، از کابلهایی که به کف پا زده شدند، از رفتارهای غیرقابل باوری که عوارض و جوانب آنها تا به امروز برای آسیب دیدگان و خانوادههای قربانیان ادامه داشته است. این افراد کابوس میبینند و دچار اضطراب و افسردگی هستند و میگویند که این شرایط تا با پایان عمر با ایشان خواهد بود. برخی از آنان دستکم 10 سال از دوران نوجوانی و جوانی خود را از دست دادهاند. سارا روزدار برادرش عادل را از دست داد. ایرج مصداقی هر روز خودش را صرف این کرده که ثبت و ضبط بکند آنچه را که اتفاق افتاده است. محمود رویایی کتاب نوشته و هر روز برای سازمان خودش در آلبانی فعال بوده است…. این لیست میتواند خیلی طولانی بشود اما قبل از اینکه من با یک نقل قول به صحبتهایم خاتمه بدهم، میخواهم درباره تم و مکانیزم انکار و تکذیب صحبت کنم. بحث است که چنین مکانیزمی در آدمها وجود دارد و نشان میدهد برخی جرمها آنقدر جدی هستند که خیلی خیلی سخت است آدم بخواهد اعتراف و اقرار بکند. این برعکس آن چیزیشت که بخواهیم بگوییم. یک مثال ساده و سرراست بزنم: … در ارتباط با دادگاه نورنبرگ یک متهم 20 سال حبس گرفت. او در این دادگاه اعتراف نکرد و پیوسته انکار کرد. گفت ما اصلا یهودیان را نکشتهایم و چنین و چنان و توانست از اعدام در برود. بعد که او آزاد شد در سال 1966 -این را هم بگویم که در آن دادگاه یک ژورنالیست جوانی بود که او خیلی مجذوب این “آلبرت” شد که مرد خوشتیپ، خوشصحبت، باهوش و با تحصیلات بالا بود-، او در هایدلبرگ رفت سراغ این آلبرت. … وی 10 سال روی کتابش کار کرد و بهترین کتابیست که من خواندهام. بخشی دارد این کتاب با عنوان «دروغ تمام عمرم» … خلاصه اینکه وی بعد از آزادی هم تمام تلاشش را کرد تا دنیا را قانع کند که نقشی در این کشتار و فاجعه نداشته اما در پایان عمرش یک نیمچه اعترافی کرد. او گفت که احساس میکرده در اطرافش دارد اتفاقهایی برای یهودیان و اسرا میافتد. … کتاب او قطور -است و او در روزهای پایانی عمرش و در آستانه مرگ آن اعتراف را میکند. اینطور بگویم که در کتابش مینویسد اگر این آلبرت اعترافش را در دادگاه نورنبرگ کرده بود، به مرگ محکوم میشد. حرف این است که بعضی نمیتوانند در مقابل بچههایشان، در مقابل نوههایشان، اعتراف کنند که چه آدمهای ناخوشایند و بدجنسی هستند . حالا میخواهم با یک نقل قول صحبتهایم را تمام کنم: «نه ممنون! زندگی من دیگر از بین رفته.»
منوچهر اسحاقی بعد از اینکه از او سوالی را پرسیدند که از همه شاهدان پرسیده میشود (درباره درخواست مالی از دادگاه برای تامین هزینههای حضور و ایاب و ذهاب) این جواب را داد: این جملهایست که واقعا اضطراب و رنج زجر کشیدن و در آستانه مرگ بودن را نشان میدهد. باید امیدوار باشیم که برای بشریت دیگر هیچوقت چنین اتفاقی نیفتد و هیچ دولت و هیچ فردی انسانها را مجبور به پدیرفتن چنین شرایطی نکند. این آخرین جمله من بود. ممنون.»
با پایانِ صحبتهای یوران یالمارشون، گیتا هدینگ وایبری، موردی را که قاضی توماسساندر در مورد تاریخ انتشار یک کتاب تذکر داده بود اصلاح کرد و گفت تاریخی که او گفته درست نیست و تاریخ ارائه شده از سوی دادستانها که رییس دادگاه به آن اشاره کرد صحیح است. در این مورد گفتوگویی میان قاضی و وکیل مشاور، گیتا هدینگ وایبری درگرفت و توماس ساندر تذکر داد که از این به بعد (احتمالا برای پروندههای بعدی) از صفحه شناسنامه کتاب عکس گرفته شود. به این ترتیب اظهارات سه وکیل مشاور که وکالت شماری از شاکیان را بر عهده داشتند به پایان رسید.
سه وکیل در جلسه امروز دادگاه حمید نوری صحبت کردند و کنت لوییس، آخرین وکیل مشاور، صبح روز دوشنبه دوم مه - 13 اردیبهشت لایحه خود را ارائه خواهد کرد. پس از آن وکیلان مدافع متهم فرصت خواهند داشت تا آخرین دفاع را از موکل خود بکنند.
آنان دفاع خود را از صبح روز سهشنبه سوم مه- 13 اردیبهشت به دادگاه ارایه خواهند کرد.
دیروز دادستان گفته بود:
«اگر دادگاه به این نتیجه رسیده که درگیری غیر بینالمللی بود ما خواسته دوممان را داریم و میگوییم ماده 226 باز صدق میکند که دلالت دارد بر اجرای کمترین حفاظت بر اساس قانون عرف و اگر خلاف آن عمل شود باید مجازات شود. مثالهای استفاده از این ماده رواندا و یوگسلاوی است.»
دادستان تاید کرد قانون 226 صدق میکند حتی اگر درگیری غیر بینالمللی بوده و حمید نوری باید محکوم شود برای جنایت جنگی در سال 1988 از نوع درجه یک.
همچنین پیماننامه ژنو پس از پایان جنگ جهانی دوم و در سال 1949 مورد تصویب قرار گرفته بود. بند چهارم این پیماننامه حقوق مشخصی را برای اسرای جنگی در نظر گرفته است که نقض آنها جنایت جنگی به حساب میآید. استدلال دادستانهای پرونده حمید نوری با اتکا به بند چهارم پیماننامه ژنو این است: با توجه به این نکته که سازمان مجاهدین خلق بخشی از منازعه مسلحانه بینالمللی بین حکومت اسلامی ایران و حکومت صدام حسین بوده است، زندانیهای هوادار سازمان مجاهدین خلق نیز در آن مقطع در زمره اسرای جنگی قرار میگیرند و باید کشتار دستهجمعی آنها را «نقض فاحش قوانین بینالمللی» به شمار آورد.
اگر دادگاه جرم حمید نوری را در ردیف نزاعهای مسلحانه داخلی قرار میداد، طبق قوانین داخلی سوئد، امکان رسیدگی به جرمهای حمید نوری وجود نداشت.
در پی اعلام درخواست دادستانی سوئد برای حبس ابد حمید نوری، متهم به دست داشتن در اعدام زندانیان سیاسی در سال 1367 در زندان گوهردشت و با توجه به وضعیت امنیتی موجود، وزارت امور خارجه سوئد به شهروندان خود توصیه کرد از سفرهای غیرضروری به ایران خودداری کنند.
این توصیه از پنجشنبه 28 آوریل 2022 اعمال شده است. دلیل این توصیه چنین اعلام شده که وضعیت امنیتی در ایران برای سوئدیها و سایر اروپاییها بدتر شده است. وزارت امور خارجه سوئد این وضعیت را حاصل افزایش روزافزون «اظهار نارضایتی» خوانده و اینکه ایران به طرق مختلف از محاکمه جاری علیه یک شهروند ایرانی در سوئد انتقاد کرده است.
علاوه بر این، اخیرا چندین شهروند اروپایی بدون هیچ دلیل مشخصی در ایران بازداشت شدهاند.
آندره رومپکه، سخنگوی مطبوعاتی وزارت خارجه سوئد گفته، در مجموع، این مسایل باعث شده که وزارت امور خارجه مانند چندین کشور دیگر توصیه کند که شهروندان از سفر غیرضروری به ایران خودداری کنند.
وزارت خارجه سوئد افزود: حکومت اسلامی به طرق مختلف از محاکمه جاری یک شهروند ایرانی در سوئد انتقاد کرده است.
حکم نهایی دادگاه حمید نوری تا کنون صادر نشده و دادگاه او با ارائه دفاعیات پایانی متهم ادامه خواهد یافت.
|