هیئت تفحص از دو تابعیتیها: آقازاده های وزرای خارجه و نفت و بسیاری دیگر از مسئولان دوتابعیتی هستند (تیتر از جنگ خبر)
ایسنا
گزارش نهایی تحقیق و تفحص از بررسی وضعیت افراد دو تابعیتی شامل ادعاهایی درباره فرزندان وزرای خارجه و نفت و برخی مسئولان قبلی همچون موسویان و افرادی همچون سیامک نمازی و سعید عابدینی و خاوری است.
۱۱ عضو هیئت تحقیق و تفحص از دو تابعیتیها شامل جواد کریمی قدوسی، نادر قاضی پور، سید حسین نقوی حسینی، حسینعلی حاجی دلیگانی، حسن نوروزی، جواد ابطحی، قاسم جاسمی، مجتبی ذوالنور، محمد دهقانی، ابوالفضل ابوترابی و مجید ناصری نژاد از اعضای فراکسیون نمایندگان ولایی هستند که در گزارش تفحص خود ادعاهایی را درباره فرزندان برخی مسئولان فعلی و سابق و مسئولان قبلی کشور مطرح کردهاند. ادعاهایی که با واکنشهای متعددی روبرو شده است.
یکی از این ادعاها درباره تابعیت فرزندان وزرای خارجه، نفت و برخی مشاوران و دستیاران رئیسجمهور است که این هیئت معتقد است باید فرزندان این مقامات تابعیت دوم خود را ترک کنند و به ادامه فعالیتشان بپردازند.
همچنین در این گزارش اسامی ۱۳ نفر را آورده و آنها را جاسوس یا مدیر دو تابعیتی خطاب کرده است. این افراد شامل حسین موسویان مذاکره کننده سابق هستهای، محمدجعفر محلاتی دیپلمات سابق ایرانی، سیروس ناصری عضو سابق مذاکره کننده هستهای، دری اصفهانی، عضو سابق مذاکره کننده هستهای، خاوری رئیس سابق بانک ملی، جیسون رضاییان خبرنگار واشنگتن پست در ایران، سعید عابدینی، امیر حکمتی، هما هودفر، کارن وفاداری، خودآفرین، محمدباقر و سیامک نمازی هستند.
...
بخشهایی از گزارش:
اگر چه دستگاههای اجرایی کشور هیچ گونه اطلاعاتی از وضعیت تابعیت مضاعف فرزندان مسئولین ندادهاند لیکن بررسی اخبار آشکار در میان رسانهها، سوابق تحصیلی مسئولین و فرزندان آنها و نیز سابقه خدمت آنها در کشورهای خارجی قرائن و شواهد قابل اعتنایی را به دست میدهد که اثبات مینماید بسیاری از فرزندان مسئولین به دلایل متعدد نظیر تحصیل و تولد، تابعیت دیگر کشورها را اخذ نمودهاند و یا تابعیت سایر کشورها بر آنان تحمیل شده است؛ و هم اکنون بدون ترک تابعیت آن کشورها مشغول فعالیتهای اقتصادی و یا کارمندی در آن کشورها هستند فرزندان مسئولین عالی رتبه ای، نظیر وزیر محترم امورخارجه، نفت و برخی از مشاوران و دستیاران رئیس جمهور تنها نمونه ای از این دست افراد هستند. بدیهی است لازم است تا تدابیری در خصوص این دسته از افراد به طور جدی اتخاذ گردد، به طوری که مقامات و اشخاص این چنین ملزم به اظهار دارابودن تابعیت و اقامت سایر کشورها شده و یا در صورت کسب تابعیتهای سایر کشورها نسبت به ترک تابعیت دوم اقدام نمایند.
این افراد که عموماً رابطه سببی و نسبی با مسئولین ندارند و اغلب به دلیل داشتن تخصص، مهارت و یا ارتباطات بینالمللی به مسئولین نظام نزدیک میشوند و یا با معرفی افراد دیگر مورد اقبال مسئولین قرار میگیرند نیز میتوانند در تکمیل پروژه نفوذ نقش اساسی ایفا نمایند. بسیاری از پروندههای مهم جاسوسی در کشور که در سالهای اخیر کشف و پیگیری شده است، از این دست افراد بوده است که متأسفانه منتج به نفوذ در عالیترین سطوح اجرایی کشور در سطح داخلی و بینالمللی شده است. جیسون رضائیان (تبعه ایرانی و آمریکایی ازجمله آشکارترین و مشهورترین این موارد است که به اتهام جاسوسی به ۱۰ سال حبس محکوم گردید، که در سطح عالیترین مقام اجرایی کشور نفوذ پیدا کرد بود. افرادی چون سعید عابدینی، امیر حکمتی از اتباع آمریکا و نیز اشخاصی چون هما هودفر (تبعه ایرانی - کانادایی که در زمینه مسائل اجتماعی و فمینیسم در ایران فعالیتهای گستردهای انجام داده بود و به اتهام همکاری با دول متخاصم به ۱۰ سال حبس محکوم شد و در جریان تبادل قرار گرفت.
کارن وفاداری از اتباع ایرانی و آمریکایی به همراه همسر خود آفرین نیساری پروژه نفوذ در حوزه فرهنگ را بر عهده داشته و از طریق ایجاد ارتباط با مسئولین فرهنگی توانستند نقش بسزایی را در ایجاد بستر فعالیت هنرمندان ضد نظام فراهم نمایند.
شاید ازجمله مهمترین کیسهای نفوذ در ایران که در این قسم از افراد دوتابعیتی قرار میگیرند، مربوط به محمدباقر نمازی از عوامل رژیم سابق و استاندار خوزستان در زمان شاه ملعون) و پسرش سیامک نمازی باشد.
سیامک نمازی از طریق همکاری با مؤسسات برانداز NED و CIPE با ایجاد مؤسسات تحقیقاتی و آموزشی و با چند صدهزار دلار بودجه که از سوی وزارت خارجه آمریکا تأمین میشد اقدام به شناسایی افراد مستعد اقتصادی و فرهنگی نمود و دورههای آموزشی ترویج دموکراسی و اقتصاد آزاد مبتنی بر نظریات اقتصاد ربوی و آمریکایی را برای ایشان برگزار نمود. وی در اعترافات خود بر این نکته تأکید مینماید که برای جلوگیری از حساسیت حاکمیت فعالیت را در حوزههای اقتصادی و فرهنگی گسترش داده است به نحوی که پس از آموزشهای متعدد، این افراد با به عنوان فعالین اقتصادی در جامعه مطرح میشدند و یا در مناصب اقتصادی کشور قرار میگرفتند و در این زمان آنها آن چیزی را تصمیم میگرفتند که سابقاً در این دورههای آموزشی فرا گرفتهاند. وی در اعترافات خود متذکر میشود که اغلب مناصب و تصمیمات اقتصادی آثار سیاسی نیز به دنبال خواهد داشت.
نمونههای گستردهای از این دست از افراد که به قصد نفوذ در مناصب حساس نفوذ کرده و یا با افراد تصمیم گیر نظام تقرب پیدا کردهاند همه بر این نکته تأکید دارند که لزوم شناسایی افراد دو تابعیتی از ضرورتهای بسیار اساسی و حیاتی است.
|